سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خانه و مدرسه


تکنیک‌هایی برای افزایش فعالیت ذهنی

یکی از مهم‌ترین تکنیکهایی که باعث افزایش قدرت یادگیری می‌‌شود، افزایش فعالیت ذهنی است. میزان واکنش ما نسبت به مطالب تحت تاثیر حالات روحی، علایق، انگیزه‌ها و فنون مورد استفاده در مطالعه تغییر می‌‌کند. هر چقدر این واکنش نسبت به مطالبی که مطالعه می‌‌کنیم بیشتر باشد، آنها بیشتر و بهتر در ذهن ما جای خواهند گرفت. برای ایجاد واکنش فعالانه ذهن می‌‌توانید از روشهای معرفی شده در این مقاله استفاده کنید.

1- گرم کردن: ذهن ما نیز مانند جسم ما برای اینکه ورزیده تر باشد و کارش را بهتر انجام دهد، نیاز به گرم کردن دارد. در پانزده دقیقه اول مطالعه نیروی ما صرف گرم کردن مغز در جهت تمرکز روی موضوع مورد نظر می‌‌شود. بنابراین کارآیی فرد در 15 دقیقه ی اول کمتر است. حتما تا به حال متوجه شده اید که در دقایق اول امتحان فهم سوالات و پاسخ دادن به آنها تا اندازه ای مشکل است. اما بعد از چند دقیقه با سهولت بیشتری موفق به پاسخ دادن به سوالات می‌‌شوید. پس اگر شروع درسی برایتان مشکل بود، دلسرد نشوید و به مطالعه ادامه دهید. وقتی ذهنتان آماده شد با سرعت بیشتری مطالب را فرا خواهید گرفت.

به طور کلی بهترین راه برای گرم کردن ذهن، مرور مطالب گذشته است. این کار علاوه بر آماده کردن مغز، باعث می‌‌شود که بهتر بتوانید بین معلومات جدید و دانسته های قبلی ارتباط برقرار کنید.

2- تکرار کردن: همانطور که ذکر شد، مرور و تکرار مطالب گذشته به فهم مطالب جدید کمک قابل توجهی می‌‌نماید؛ چون باعث می‌‌شود ذهن فعال تر شود.

3- اثر «بالارد»: این اثر مربوط به قسمت ناخودآگاه ذهن می‌‌باشد. در حقیقت بعد از مطالعه قسمتی از مغز هنوز به فعالیت خود در زمینه یادگیری و یادآوری مطالب خوانده شده، ادامه می‌‌دهد. درست مانند وقتی که پا را از روی پدال گاز برمی دارید، اما ماشین هم چنان به حرکت خود ادامه می‌‌دهد.

برای تقویت و ادامه این حرکت ذهنی باید:

اولا، نسبت به مطالب در خود علاقه ایجاد کنید، زیرا ثابت شده مطالب مورد علاقه زمان کمتری می‌‌برد. حتی تظاهر به داشتن علاقه به یک مطلب قدرت یادگیری را افزایش می‌‌دهد.

ثانیا، در خود انگیزه ایجاد کنید. اهمیت یادگیری مطالب را برای خود مشخص کنید تا با هدف و انگیزه بیشتری مطالعه کنید.

ثالثا، پس از مطالعه مطالب مشکل، به ذهن خود کمی استراحت دهید. چون هر چقدر مطالب مشکل تر باشد و قوای ذهنی بیشتری را بکار گیرد، حرکت ناخودآگاه ذهن بیشتر خواهد بود.

جالب است بدانید بسیاری از کشفیات مهم مانند کشف انسولین که توسط “بانتینگ” صورت گرفت، در اثر فعالیت قسمت ناخودآگاه ذهن و در خواب حاصل شده است. 



نویسنده : خانه و مدرسه - ساعت 11:3 صبح روز دوشنبه 90/8/2
نظرات ()    |   لینک ثابت    |   تگ




هرچند تفریح و بازی دائمی یا خوردن بستنی به جای شام آرزوی همه کودکان است اما عاملی که می تواند موجب به وجود آمدن بیشترین شادی برای کودک شود، در دسترس تر و بدیهی تر است؛ آن عامل خود شما هستید! توجه به این نکته مهمترین مرحله برای شاد کردن کودک است. با آنها ارتباط برقرار کنید؛ با آنها بازی کنید. اگر شما با آنها تفریح کنید آنها هم واقعا تفریح می کنند. اگر شما بتوانید فضایی فراهم کنید که فرزند شما در دوران کودکی در ارتباط و دلبسته به والدین باشد، بهترین گام را برای تضمین شادی کودک خود برداشته اید.

بازی می تواند موجب شادی شود اما همچنین کودک شما از طریق بازی مهارتهای ضروری برای شادی در دورانهای بعدی زندگی اش را فرا می گیرد. بازیهای ساخت نیافته، که به کودک امکان تعیین یا انتخاب جزئیات بازی را می دهند، او را قادر می سازند تا آنچه را دوست دارد کشف کند. مثلا او می تواند با بلوکهای اسباب بازی یک بُرج بسازد؛ با عروسکهایش بیمارستان بازی کند و این بازیها نهایتا می تواند او را به سمت حرفه و شغلی راهنمایی کند که برای او مانند یک بازی مادام العمر و سراسر تفریح و شادی باشد. در واقع کلاسهای موسیقی، ورزشهای منظم و دیگر فعالیتهای ساخت یافته و پرمحتوا را نمی توان "بازی" دانست. کودکان هنگامی "بازی" می کنند که بتوانند ابتکار داشته باشند، بسازند و رویاپردازی کنند. 



نویسنده : خانه و مدرسه - ساعت 9:38 صبح روز شنبه 90/7/23
نظرات ()    |   لینک ثابت    |   تگ


 


1-فرزند خود را دوست داشته باشید.

هیچ کس به اندازه کودک به عشق، محبت، نوازش و توجه نیاز ندارد.

والدین می توانند هر روز عشق و توجه به کودکان را از نوزاد تا شیرخوار تا نوجوان 18 ساله نشان دهند. والدین خیلی زود متوجه می شوند که نیازهای زیستی کودک متناسب با افزایش سن او تغییر می کند.

اما آنها اغلب فراموش می کنند که عشق و محبت به فرزند یک نیاز دایمی است.

(( عشق ، محبت، توجه و مراقبت عناصر اصلی هر نوع رابطه است )).

نیازهای کودکان بطور دایم تغییر می کند، عشق و محبت به کودک اجازه می دهد که این تغییرات به آسانی انجام گیرد.

والدین مهربان فرزندان مهربان تربیت می کنند. پدری که سختگیر و خود رای است نمی تواند فرزندان با محبت داشته باشد.

بعضی از والدین اجازه نمی دهند فرزندانشان روی پای خود بایستند و رشد یابند.

بعضی از والدین با فرزندان خود رقابت می کنند.

برخی دیگر زندگی خود را از لابه لای زندگی فرزندان طی می کنند.

همیشه به کودکان خود بفهمانید که آنها را دوست دارید و هر اتفاقی که پیش بیاید به آنها کمک خواهید کرد. کودکان باید بدانند که اگر کاری خلاف انجام دهند، تایید نخواهند شد آنها باید مطمئن باشند خطاهایشان اصلاح خواهد شد. اما این خطاها محبت و عشق شما نسبت به آنها را خدشه دار نخواهد کرد.

این سئوال پیش می آید که عشق به فرزند به چه معناست؟

بسیاری از مردم خیال می کنند که عشق به فرزند، یعنی، آزاد گذاشتن او در انجام دادن آنچه در آن لحظه می خواهد انجام دهد. این نوع رفتار، عشق به فرزند نیست بلکه بی بندو بار آوردن اوست. احترام گذاشتن به فرزند اساس محبت است و این کار زمانی امکان پذیر می شود که والدین به خاطر داشته باشند که کودکان اعضای خانواده اند در هر کاری سهمی دارند و می توانند اظهار نظر کنند.

والدین نباید با امر و نهی، داد و فریاد و تنبیه بدنی کودکان را به انجام برخی کارها یا ترک برخی دیگر وادار کنند مخصوصا" آنها نباید فرزندان خود را در مقابل دیگران سرزنش کنند. این رفتارها جزء تحقیر کردن از بین بردن اعتماد به نفس کودکان به طغیان وا داشتن آنها و نهایتا" بی احترامی به پدر و مادر نتیجه دیگری نخواهد داشت.

ناکام کننده ترین عامل برای کودکان این است که احساس کنند والدین آنها را درک نمی کنند اما دستور می دهند البته نباید به انتظارهای بی جا و بی مورد کودکان پاسخ مثبت داد اما باید به آنها گوش داد.

گوش دادن به حرفهای کودکان خشم آنها را کاهش می دهد و آماده همکاری می کند. برخی از والدین نمی توانند بپذیرند که کودکان میتوانند متفاوت از آنها فکر کنند.

بنابراین :

برای ابراز محبت به فرزندان خود تردید نکنید.

برای بازی کردن با آنها وقت بگذارید.

به فعالیتهای آنها و حتی دوستانشان علاقه نشان دهید.

پدرانی که تصور می کنند باید الگوی سخت مردانه برای فرزندان خود باشند اشتباه می کنند.

والدینی که فرزندان خود را به آغوش می کشند و به آنها محبت می کنند پایه های بهداشت روانی آنها را استوار می کنند.

2- برای فرزند خود الگوی خوبی باشید.

الگو یا سرمشق شدن والدین، مهمترین عامل تعلیم و تربیت و تضمین بهداشت روانی کودکان است.

در مقابل فرزندان خود احساس مسئولیت کنید.

صادق باشید.

نمی توان کودکان را به قبول هنجارهایی وادار کرد که خود والدین آنها را قبول ندارند.

نوجوانی که سیگار می کشد الکل یا مواد مخدر مصرف می کند در اغلب موارد از والدین خود تقلید می کند.

اگر یکی از والدین به دیگری پرخاش کند او را مسخره کند او هم یاد خواهد گرفت که در مقابل دیگران به همین شیوه عمل کند.

بیاد داشته باشید که کودکان معمولا" از روی الگو برداری یاد می گیرند نه از طریق شنیدن دستورات بزرگترها، کودکان درست مثل آیینه اند و تمام اعمال بزرگترها را منعکس می کنند.

تمام کلماتی را که شما به کار می برید، نگرشها- موقعیتهایی را که بوجود می آورید و اطلاعاتی را که در اختیار آنها می گذارید بطور کامل یاد می گیرند.

بنابراین بهتر است که شما نمونه ها و مثالهای خود را خوب ارزشیابی و انتخاب کنید.

شما وظیفه دارید که با توجه به نیازهای فرزندان خود، الگوها و نمونه های رفتاری خوبی در اختیار آنها بگذارید.



شما وظیفه دارید که تربیت او را تا سن بزرگسالی بر عهده داشته باشید وقتی والدین درباره تربیت فرزندان سهل انگاری می کنند در واقع وظیفه خود را انجام نمی دهند.
وقتی که والدین ریا- دروغ و بی مسئولیتی را به فرزندان خود آموزش میدهند طبیعتا" بهداشت روانی او را به خطر می اندازند.

3- فرزند خود را آموزش دهید.

بعضی از والدین بجای آموزش دادن به فرزندان خود آنها را تنبیه می کنند زیرا تنبیه کردن کودکان آسانتر از آموزش دادن یا تربیت کردن آنهاست. این نوع نگرشها فرزندان را سرکش می کند.

آموزش دادن و تربیت کودکان به زمان، حوصله و تکرار نیاز دارد.

با فراهم آوردن الگو و مثالهای خوب آموزش آنها را شروع کنید.

اگر برای آموزش خواندن - نوشتن و سایر دروس وقت صرف کنید و مثالهای خوبی بیاورید، آنها در مسائل زندگی، آداب و رسوم و روابط اجتماعی نیز توصیه های شما را خواهند پذیرفت.

بیاد داشته باشید کودکان از طریق ایجاد ارتباط و تداعی یاد می گیرند.

** مناسب ترین لحظه برای آموزش کودکان زمانی است که آنها سئوال می کنند. **

اکثر کودکان دوست دارند داستانهای جالب و هیجان انگیز بشنوند اگر قصه ها و داستانهای تربیتی جالبی پیدا کنید و هر روز دست کم ده دقیقه آنها را با صدای بلند برای فرزند خود بخوانید هم به تقویت حافظه و دادن اطلاعات مفید به او کمک کرده اید و هم او را مطابق سلیقه و ذوق خود بار آورده اید. با این کار رشد ذهنی - زبانی- اخلاقی و اجتماعی کودک را تحریک خواهید کرد.

نتایج اعمال خوب و پیامدهای اعمال بد را به زبان ساده در اختیار آنها بگذارید. یادتان باشد به بچه ها نگویید " برو به کارهایت برس "

بلکه باید گفت" بیا با هم کار کنیم. "

مسئولیت شما این است که راههای درست آموزش دادن به فرزند خود را یاد بگیرید.

4- فرزند خود را با انضباط بار بیاورید.

بعضی از والدین فکر می کنند بین عشق به فرزند و انضباط باید یکی را انتخاب نمود در صورتی که دیدگاه صحیح در مورد تربیت فرزندان این است که عشق به فرزند و انضباط آنها باید یکجا باشد و یکی بدون دیگری فایده ای ندارد.

در موقعیتهای حساس و خطرناک کودکان حتما" باید مطیع والدین باشند در مواردی که کودکان به کارهای خطرناک دست می زنند و کارهایی می کنند که والدین صلاح نمی دانند می توان تنبیه های جزئی برای آنها در
نظر گرفت اما نباید فراموش کرد که تنبیه همیشه باید پس از توضیح علت آن به اجرا در آید.

هرگز تنبیه بدنی نکنید.

هرگز به سر کودک یا به یکی از اعضای بدن او ضربه وارد نیاورید.

خونسردی خود را از دست ندهید.

بیاد داشته باشید هر نوع تنبیه بدنی آثار زیان بار فراموش نشدنی بر بهداشت روانی کودک خواهد داشت.

* تنبیه کودکان می تواند به صورتهای مختلف اعمال شود.

دریغ کردن محبت به مدت کوتاه

محروم کردن از تلویزیون به مدت چند روز

مانع شدن از بازی با دوستان

به تاخیر انداختن خرید لباسهای تازه

البته نباید مدت تنبیه از چند روز تا دو هفته بر حسب سن کودک بیشتر باشد.

تنبیه های دراز مدت مخصوصا" اگر کودکان خردسال باشند ه

یچ اثری نخواهد داشت اگر به کودک اجازه داده شود که رفتار خود را اصلاح کند و امتیازهای اولیه را دوباره بدست آورد درس موثرتری به او داده خواهد شد. کودکان در هر سنی که باشند باید بدانند که انسان خطاکار باید تاوان خطای خود را پس بدهد البته با توجه به تدابیری که در بالا ذکر شد.

5- به مسئولیتهای خود آگاه شوید.

عده ای از والدین فکر می کنند اگر غذا،

پوشاک و مسکن فرزندان را فراهم آورند و آنها را به مدرسه بفرستند به وظیفه خود عمل کرده اند و یا فکر می کنند اگر گرانترین لباسها و مجلل ترین خانه ها را در اختیار فرزندان خود بگذارند و آنها را به مدارس خصوصی بفرستند والدین خوب و با محبت به حساب می آیند.

اما این معیارها نمی توانند نشان دهند که والدین به وظایف خود آشنایی دارند والدین زمانی به مسئولیتهای خود آگاه می شوند. که در باره تعلیم و تربیت کودکان اطلاعات کافی داشته باشند.

آنها زمانی می توانند به وظایف خود عمل کنند که بدانند کودک چگونه بوجود می آید در دوران پیش از تولد به چه چیزهایی نیاز دارد، مادر باردار چگونه باید زندگی متناسب با بارداری را فراهم آورد، دشواریهای زایمان و عوارض ناشی از آن کدام است نیازهای کودکان در سنین مختلف رشد کدامهاست و چگونه باید آنها را شناخت و برطرف کرد.

پدری که نمی تواند با فرزندان خود رابطه عاطفی برقرار کند. صبح زود از خانه بیرون می رود و شب به خانه باز می گردد و در روزهای تعطیل نیز به بهانه های مختلف از خانه بیرون می رود نمی تواند برای فرزندان خود الگوی مناسبی باشد حتی اگر خانواده خود را از نظر احتیاجات فیزیکی تامین کند. مادری که با زبان خوش با فرزندان صحبت نمی کند داد می زند و حاضر نیست برای کودکان خود حرف بزند، به نظافت آنها برسد، غذای سالم برای آنها تهیه کند و در پیش دیگران به آنها احترام بگذارد، چگونه میتواند ادعا کند که مادر مسئولی است.

والدینی که می خواهند به وظایف خود عمل کنند و در این کار موفق شوند، قبلا" باید با مطالعه کتابهای متعدد و کمک خواستن از افراد صلاحیت دار، اطلاعات خود را بالا ببرند و بر مسئولیت های خود آگاه شوند.



نویسنده : خانه و مدرسه - ساعت 8:24 صبح روز یکشنبه 90/7/17
نظرات ()    |   لینک ثابت    |   تگ


 

 

با شروع فصل مدارس، بویژه دانش آموزانی که شیفت صبح به مدرسه می روند به علت تعجیل برای از دست ندادن سرویس، دیر نرسیدن به مدرسه و به تبع آن اضطراب و بی اشتهایی با مشکل نخوردن صبحانه رو به رو می شوند.
  مدیریت زمان و سپس مدیریت تغذیه ای یک دانش آموز بویژه در مقاطع پایین تر در وهله اول وظیفه مادر است و تغذیه دانش آموزان مقطع ابتدایی به این خاطر که در سن رشد هستند، از اهمیت بالاتری برخوردار است پس مادران عزیز توجه داشته باشید:


 صبحانه نخستین وعده غذایی است که به دلیل عدم توجه و مسائل دیگری که در بالا ذکر شد، قربانی می شود،  رشد و نمو و قدرت یادگیری بچه ها تا حدود زیادی به همین وعده غذایی وابسته است حال چه کنیم؟

مادران گرامی شما با حضور در کنار کودک خود در هنگام صرف وعده ها غذایی نقش موثری در تغذیه ی او خواهید داشت ،برای داشتن اشتها و وقت مناسب برای خوردن صبحانه توصیه میکنیم که ابتدای شب یعنی حدود ساعت 7 الی 8 در کنار عزیز خود شامی مغذی و سبک میل کنید و کودک را ترغیب کنید زودتر به رختخواب برود تا صبح زمان مناسب و اشتهای مناسب برای صرف صبحانه داشته باشد .

توجه داشته باشید که  تجربه ثابت کرده است جمع خانوادگی و احساس آرامش حاصل از قرار گرفتن در کنار خانواده می تواند فاکتور مهمی برای برگشتن علاقه و انگیزه کودک به خوردن صبحانه شود. می توان نتیجه گرفت محیط اجتماعی تأثیر بسزایی در میزان اشتهای کودک دارد پس اگر کودک شما کم اشتهاست و یا عادات نامناسب غذایی دارد ریشه را در رفتار غدایی خود خانواده بیابید و با اصلاح آن گام موثری جهت سلامت دریافت عزیزان خود بردارید.

با توجه به سوخت و ساز بالای بدن در ابتدای روز وعده ی صبحانه می بایست کامل و پرانرژی باشد ،باید یک واحد پروتئین ، در وعده غذایی صبحانه به منظور تأمین سوخت مورد نیاز بدن تأمین شود،  منبع پروتئین عمدتا در گروه لبنیات و موادی چون شیر و پنیر وجود دارد. پنیر، پروتئین مرغوب و با مقدار مناسب دارد. تخم مرغ نیز حاوی میزان پروتئین بالایی است،مادر ها نگران چربی یا آسیب رسان بودن تخم مرغ به کبد فرزند شان نباشند، این عقاید نادرست است و مصرف تخم مرغ باعث ایجاد آسیب به کبد بچه نمی شود. 

برخی کودکان علاقه دارند صبحانه عدسی بخورند. عدسی نیز منبع خوبی برای تأمین پروتئین است.

در وعده ی صبحانه ی کودکان میوه را نیز منظور دارید و با استفاده از صیفی جات و میوه و تنوع غذایی در این وعده ی مهم کودکان خود را به صرف این وعده ی غذایی مهم ترغیب کنید.

سلامت باشید و تندرست 

 



نویسنده : خانه و مدرسه - ساعت 10:24 صبح روز پنج شنبه 90/7/14
نظرات ()    |   لینک ثابت    |   تگ


 

 


1) خـودت تـصـمـیم بگیر: 

کودک و دوستش در اتاق مشغول بازی هستند. سر و صدای آنها باعث اذیت و آزار شماست، بهتر است بگویید: "بچه ها تصمیم بگیرید یا بی سر و صدا بازی کنید، یا از اتاق خارج شوید." اگر بعد از 5 دقیقه هنوز سر و صدا ادامه داشت، بگویید: "خوب می بینم تصمیم گرفتید که از اتاق بیرون بروید." این جمله، شما را از داشتن نقش منفی نجات می دهد، زیرا آنها می دانند این تصمیم آنها بوده که منجر به این نتیجه شده است. به این ترتیب کودک مسئول عمل خودش است.

2) من تو را دوست دارم ولی این کار تو را نمی پسندم: 
اگر می خواهید لفظی را به کودک بیاموزید، کار خوب و بد را برایش مشخص کنید. به او بیاموزید ما کار خوب و کار بد داریم ، نه بچه خوب و بچه بد. هدف از وضع قوانین، آموزش رفتارهای مناسب است نه تنبیه کودک. اگر چه به رفتار ناپسند او اعتراض می کنید ولی محبت خود را به او قطع نمی کنید.

3) از تو می خواهم مشکل مرا حل کنی:
اگر کودک کاری را انجام می دهد که باعث رنجش شماست، به او بگویید که دچار مشکل شده اید. مثلا ً به او بگویید: "صدای بلند تلویزیون باعث می شود دچار سردرد شوم" و ازاو بخواهید در حل مشکل به شما کمک کند. در این صورت او که خود را دشمن شما نمی بیند خود را موظف می داند کاری انجام ندهد که برای شما مشکل آفرین باشد. اگر به رضایت خاطر شما اهمیت دهد، رفتار بد را خاتمه خواهد داد.

4) احساس تو را درک می کنم: 
وقتی کودک عصبانی است جملاتی را به کار می برد تا دیگران را متوجه احساس خود کند. مثلا ً می گوید: "از تو متنفرم" یا "خیلی بدی." این تنها جملاتی است که همه ذهن او را پرکرده. شما می توانید به او کمک کنید تا جمله مناسب را به کار ببرد.

5) "آیا دوستت چیزی گفته که واقعیت ندارد و تو عصبانی شده ای؟:
" افراد متفاوت، نـیازهای متفاوتی دارند. اغلب کودکان در اعتراض به والدین می گویند: "عدالت را رعایت کنید و منصف باشید" و این جملات زمانی مطرح می شوند که کودک می خواهد وسیله خاصی برایش تهیه شود؛ صرفاً به این دلیل که برای برادرش تهیه شده است. باید به کودکان بیاموزیم "انصاف و عدالت این است که هر فرد، هر چه را نیاز دارد تهیه کند. اگر شما به عینک نیاز داری و خواهرت به کفش، هر کدام وسایل مورد نیاز خود را خریداری خواهید کرد و این است اجرای عدالت. گمان نمی کنم زمانی که خواهر شما به عفونت گوش مبتلاست و آنتی بیوتیک مصرف می کند لازم باشد شما هم آنتی بیوتیک مصرف کنی"!

 



نویسنده : خانه و مدرسه - ساعت 12:3 عصر روز دوشنبه 90/7/11
نظرات ()    |   لینک ثابت    |   تگ


طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

مطالب اخیر

امکانات

Powered By Persianblog.ir - Designed By Payam salami pargoo